مسافرت هایی ک با بهارم رفتم تا الان ...البته با بهار درون:))
مسافرات هایی ک رفتم باتو اول رفتیم نایین همه تبریک گفتم خاله ها مریم و وکبری ک خیلی خوشحال بودن معلوم بود خاله مریم مم برای نیما باردار بود انقد شکمش بزرگ بوووووووووود ک اصن منو تو بغل اونا پوچ بودیم دلیل رفتنمون ب نایینم عروسی حجت عمه زینب بود اساسی ام باتو اونجا قر دادم مسافرت بعدیم مشهد بود ک بابا شعبون ب مناسبت باز نشسته شدنش همه مونو برد مشهد اونجام خیلی خوش گدشت خیلی مامانی برا سالم بودنت دعا کرد بابایی هم ک جای خود فداتشم بعدشم رفتیم شمال ک اونجا مامانی شوکت بخاطر تو نزاشت برم تو اب یکمم اب دریا دادن ب من خوردم ک چشات ابی شه اصن ی وضی بد مزه بوداااااااااااااااا اونجا منو بابا ی عکس ب افتخار تو انداختیم ک برات میزارم قربونت بشم...
نویسنده :
مامان زهرا و بابا مهدی
19:51